سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و بر مزار رسول خدا ( ص ) ، هنگام به خاک سپردن او گفت : ] شکیبایى نیکوست جز در از دست دادنت ، و بى تابى ناپسند است مگر بر مردنت . مصیبت تو سترگ است و مصیبتهاى پیش و پس خرد ، نه بزرگ . [نهج البلاغه]
شب وستاره
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 3846
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 0
........... درباره خودم ...........
شب وستاره
محمدحسین مرندی
تورا دوست دارم/نه تنهابه خاطر تو/به خاطرشخصیتی که هنگام با توبودن دارم!

........... لوگوی خودم ...........
شب وستاره
..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • پرستش

  • نویسنده : محمدحسین مرندی:: 87/7/25:: 12:38 صبح
    ای شب به پاس صحبت دیرین خدای را

    با او بگو حکایت شب زنده داریم 

    با او بگو چه میکشم از درد اشتیاق

    شاید وفا کند بشتابد به یاریم  

    ای دل چنان بنال که ان ماه نازنین

    آگه شود ز رنج من و عشق پاک من

    با او بگو که مهر تو از دل نمی رود

    هرچند بسته مرگ کمر بر هلاک من

    ای شعر من بگو که جدایی چه میکند

    کاری بکن که در دل سنگش اثر کنی

     ای چنگ غم که از تو بجز ناله برنخاست

    راهی بزن که ناله از این بیشتر کنی

    ای آسمان به سوز دل من گواه باش

     کز دست غم به کوه و بیابان گریختم

    داری خبر که شب همه شب دور ازآن نگاه

    مانند شمع سوختم و اشک ریختم؟؟

    ای روشنان عالم بالا ستاره ها  

    رحمی به حال عاشق خونین جگر کنید

     یا جان من ز من بستانید بیدرنگ

    یا پا فرا نهید و خدارا خبر کنید

    آری مگر خدا به دل اندازدش که من

    زین آه و ناله راه به جایی نمی برم

    جز ناله های تلخ نریزد ز ساز من

    از حال دل اگر سخنی بر لب آورم

    آخر اگر پرستش او شد گناه من

    عذر گناه من همه چشمان مست اوست

    تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من

    او هستی من است که آینده دست اوست

    عمری مرا به مهر و وفا آزموده است

    داند من آن نیم که کنم رو بهر دری

    او نیز مایل است به عهدی وفا کند

    اما اگر خدا بدهد عمر دیگری 


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ